امروز : سه شنبه بیست و ششم تیر 1403
اخبار

اخبار


اخبار دانشگاه

حضرت محمد(ص) پیامبری كه باید از نو شناخت

یکشنبه هشتم دی 1392 ساعت 3:1 ب ظ
نام :محمد،نام پدر: عبدالله،نام مادر : آمنه،کنیه : ابوالقاسم،لقب : محمد امین،محل تولد:مکه معظمه،روز تولد: 17 ربیع الاول،مدت نبوت : 23 سال، مدت عمر : 63 سال
حضرت محمد(ص) پیامبری كه باید از نو شناخت
حضرت محمد(ص) پیامبری كه باید از نو شناخت

نام :محمد،نام پدر: عبدالله،نام مادر : آمنه،کنیه : ابوالقاسم،لقب : محمد امین،محل تولد:مکه معظمه،روز تولد: 17 ربیع الاول،مدت نبوت : 23 سال، مدت عمر : 63 سال

 خلاصه ای از زندگی حضرت محمد (ص)
هزار و چهار صدوبیست وهفت سال پیش در 17 ربیع الاول کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود. پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر یثربچشم از جهان فروبست . بنابر رسم خانواده های  بزرگ مکه حضرت محمد (ص) به دایه ای  به نام حلیمهسپرده شد تا در بیابان و دور از آلودگی های شهر پرورش یابد.

حلیمه  محمد را که به سن پنج سالگی  رسیده بودبه مکه باز گرداند .  آمنه دو سال بعد که برای دیدن پدر و مادر و آرامگاه شوهرشعبد الله به مدینه رفته بود ، بعد از یک ماه ، با کودکش (محمد) به مکه برگشت ، اما دربین راه ، در محلی بنام « ابواء » درگذشت. بعد از مرگ آمنه، حضرت محمد در دامان پدر بزرگش « عبد المطلب » پرورش یافت  . دو سال بعدبر اثر درگذشت عبد المطلب ،  در سن هشت سالگی به خانه عموی خویش « ابوطالب » رفت و تحت سرپرستی وی قرارگرفت .ابو طالب تا آخرین لحظه های عمرش ، یعنی تا چهل و چند سال با نهایت لطف ومهربانی  ، از برادرزاده اش پرستاری و حمایت کرد . به طوری که حتی در سخت ترین وناگوارترین پیشامدها که همه اشراف قریش و گردنکشان سیه دل ، برای نابودی « حضرت محمد»  دستدر دست یکدیگر نهاده بودند ، جان خود را برای حمایت برادرزاده اش سپر بلا کرد و ازهیچ چیز نهراسید .در سن 12سالگی بود که عمویش ابو طالب او را همراه خود به سفر تجارتی  به شام برد .

درهمین سفر در محلی به نام " بصری " که از نواحی شامبود ، ابو طالب به  راهبی مسیحی که نام وی «بحیرا» بود برخوردکرد . بحیرا هنگام ملاقات حضرت محمد از روی نشانه هایی که در کتابهای مقدس خوانده بود ،با اطمینان دریافت که این کودک همان پیغمبر آخر الزمان است . اما برایاطمینان بیشتر او را به لات و عزی که نام دو بت معروف مکه بود ، سوگند داد که آنچه را که از وی  می پرسد بجز راستینگوید.حضرت محمد (ص) با اضطراب و ناراحتیگفت : من این دو بت را که نام بردی دشمن می دانم ، مرا به خدا سوگند بده !
بحیرامطمئن شد که این کودک همان پیامبر بزرگوار خداست که بجز خدا به کسی  و چیزی عقیدهندارد . برای همین بحیرا به ابو طالب سفارش کرد تا او را از شر دشمنان مخصوصاً یهودیان محافظت  کند.محمد دوران نوجوانی و جوانی را گذراند . از آلودگیهای  محیط آلوده مکه کناربود و دامنش ازناپاکی بت پرستی پاک و پاکیزه بود ، تا حدی که موجب شگفتی همگان شده بود وبه اندازه ای مورد اعتماد بود که به "محمد امین " مشهور شد.

 ازدواج حضرت محمد ( ص)
وقتی امانت و درستی حضرت محمد ( ص ) زبانزدهمگان شد ، زن ثروتمندی از مردم مکه بنام خدیجه دختر خویلد که پیش از آن دوبارازدواج کرده بود و ثروتی زیاد و عفت و تقوایی  بی نظیر داشت ، خواست که حضرت محمد ( ص)را برای تجارت به شام بفرستد و از سود بازرگانی خود سهمی به وی بدهد . حضرت محمد ( ص)  این پیشنهاد را پذیرفت . خدیجه غلام خود را همراه حضرت محمد ( ص ) فرستاد . وقتی غلامش و حضرت محمد (ص) از سفر پر سود شام برگشتند ، میسره  «غلام » گزارش سفر را جزءبه جزء به خدیجه داد و از امانت و درستی حضرت محمد ( ص ) برای خدیجه سخنها گفت . خدیجه شیفتهامانت و صداقت حضرت محمد ( ص ) شد و مدتی بعد خواستار ازدواج با حضرت محمد شد . حضرت محمد ( ص)نیز این پیشنهاد را قبول کرد .« خدیجه چهل ساله و حضرت محمد ( ص ) بیست وپنج ساله ». خدیجه تمام ثروت خود را در اختیار حضرت محمد ( ص ) گذاشت  . حضرت محمد (ص) بیشتراوقات فراغت را به خارج مکه می رفت و مدتها در دامنه کوهها و میان غار می نشست و با خدای جهان به راز و نیازسرگرم می شد . سالها بدین منوال گذشت ، خدیجه نیز می دانست که هر وقت حضرت محمد ( ص ) درخانه نیست ، در «غار حرا»به سر می برد . ایننقطه دور از غوغای شهر و  آلودگیهای آن روز ، محل راز و نیازهای حضرت محمد ( ص ) بودهاست .

 رفتار  پیامبر ( ص)
رفتار پیامبر (ص )  بزرگوار و کردار آن حضرت ، سرمشق مسلمین و بلکه نمونه عالی همه انسانهاست . پیامبر (ص ) آن چنان ساده و بی پیرایه لباس می پوشید و بر روی زمین می نشستو در حلقه یاران قرار می گرفت که اگر ناشناسی وارد می شد، نمی دانست پیامبر(ص)کدام است . در عین سادگی ، به نظافت لباس و بدن خیلی اهمیت می داد. همیشه باپیر و جوان مؤدب بود. همیشه در سلام کردن پیش دستی می کرد. یتیمان و درماندگان را مورد لطف خاص قرارمی داد.  به عیادت بیماران و تشیع جنازهمسلمانان زیاد می رفت . مهمان نواز بود. دست مهر بر سر یتیمان می کشید.
 از خوابیدن روی بستر نرم پرهیز داشت ومی فرمود: «من در دنیا همچون سواری هستم که ساعتی زیر سایه درختی استراحت کند وسپس کوچ کند» در جنگها هرگز هراسی به دل راه نمی داد و از همهمسلمانان در جنگ به دشمن نزدیکتر بود. از دشمنان سرسخت مانند کفار قریش در فتح مکهعفو فرمود و آنها هم مجذوب اخلاق پیامبر (ص ) شدند و دسته دسته به اسلام رویآوردنداز زر و زیور دنیا دوری می کرد. اموال عمومی را هرچه زودتر بین مردمتقسیم می کرد و با آن که فرمانروا و پیامبر خدا بود، هرگز سهمی بیشتر از دیگران برایخود برنمی داشت .
 سخنان برگزیده از پیامبر اکرم (ص)
غافل ترین مردم کسی است که از دگرگونی دنیا از حالی به حال دیگر پند نگیرد .  
با دارایی خود نمی توانید دل مردم را به دست آورید ، پس دلشان را با اخلاق نیک به دست آورید .
بهترین مردم کسی است که مردم از او بهره مند شوند .  
به یکدیگر هدیه دهید که کینه را از بین می برد .  
نیکو کاری کامل آن است که در نهان همان کنی که در آشکارا می کنی .  
آغاز کننده سلام از تکبر بر کنار است. 
هر که نزد ثروتمندی برود و (به خاطر ثروتش ) برای او فروتنی کند ، دو سوم دینش بر باد رفته است.  
 
(روابط عمومی دانشگاه صنعتی قم)
   
ورود کاربران
ثبت نام بازنشانی رمز ورود