چکیده: سیاهچالهها به عنوان اسرارآمیزترین اجرام کیهان شناخته میشوند. با کشف تابش هاوکینگ، این تصور که سیاهچالهها اجرامی ابدی هستند به چالش کشیده شد. همچنین این تابش با ذات تصادفی خود، پرسشهای عمیقی را دربارهی بقای اطلاعات کوانتومی پیش روی فیزیکپیشگان قرار داده و ما را با یکی از بزرگترین معماهای فیزیک نظری، یعنی پارادوکس اطلاعات سیاهچاله، مواجه ساخته است. در این سخنرانی ابتدا به معرفی تابش هاوکینگ و پارادوکس اطلاعات سیاهچاله خواهیم پرداخت. سپس بحث خواهیم کرد كه چگونه دست يافتن به يك منحني موسوم به منحني پِيج براي آنتروپي درهمتنيدگي سياهچاله به حل اين پارادوكس ميانجامد. اين منحني داراي يك قلهي تيز ميباشد. انتظار ميرود يك توصيف دقيقتر از آنتروپي درهمتنيدگي سياهچاله قلهي نرمتري را به دست بدهد. منحني نرمتر بويژه از اين جهت حايز اهميت است كه توصيف مناسبتري از روند خروج اطلاعات به وسيلهي تابش ارايه ميكند. این مهم با در نظر گرفتن تعدادی قید خودسازگاری بر آنتروپی درهمتنیدگی در کنار برخی فرضیات هولوگرافی میسر میگردد. با دست یافتن به منحنی پِیج و حل پارادوکس اطلاعات، اصل تکهمسری کوانتومی به چالش کشیده میشود. برای برطرف نمودن این چالش، یک دیوار آتش برای سیاهچالهی در حال تبخیر در نظر گرفته میشود. معرفی این دیوار آتش در کنار به دست آوردن آن از یک حل پارادوکس اطلاعات از دیگر اهداف این سخنرانی میباشد.
بیوگرافی: اینجانب، امیرعباس خداحامی، دکترای فیزیک نظری خود را از دانشگاه شیراز دریافت کردهام. رسالهی دکتریام به بررسی تابش سیاهچاله و پارادوکس اطلاعات هاوکینگ اختصاص داشت؛ مسئلهای بنیادین که در قلب عمیقترین چالشهای فیزیک نظری معاصر جای میگیرد. پژوهش من بر مطالعهی رفتار گرانش و ساختار فضازمان در مقیاسهای کوانتومی (در حدود طول پلانک) متمرکز است. هدف من رسیدن به درکی منسجمتر از گرانش کوانتومی و ماهیت فضازمان است. بهطور خاص، به بررسی پیوند میان اطلاعات کوانتومی و فضازمان علاقهمندم و این ارتباط را یکی از مسیرهای کلیدی برای نزدیک شدن به فهم عمیقتر قوانین بنیادین طبیعت میدانم.