«راه را باید رفت: رهنمودهای مقام معظم رهبری به استادان دانشگاه»
«ما آن دوندهای هستیم که باید برسیم به خط برد. دایم باید بدویم... بنابر چشم انداز، ایران باید از کشورهای دیگر در منطقه از لحاظ فناوری و ... جلوتر باشد. شما خیال میکنید کشورهای دیگر همین طور ایستادهاند که ما جلو بریم، آنها حرکت نکنند؟! آنها هم حرکت میکنند. مسابقه دوندگی است؛ مسابقه ی دو است. این راه را باید رفت. اگر وسط راه، همت من و شما سست شود، اگر امیدمان کم شود، اگر خیال کنیم آقا! فایده ای ندارد، خب نمیرسیم. من از این بیمناکم.»
توصیههای امام خمینی به دانشگاهیان
یکی از دستورات مهمی که برای سالکین الیالله ضروری است و منشأ بسیاری از سعادات هست، تفکر است که قرآن و روایات به آن اصرار میورزند، قرآن آن را علامت عاقلان و اولوالالباب دانسته و برخی روایات آن را بالاترین عبادت بر شمرده و بعضی بالاترین مرحله علم میدانند و دسته دیگر از روایات یک ساعت تفکر را از یک سال عبادت بالاتر دانسته و حضرت امام خمینی(ره) در این باره مینویسد: تفکر مفتاح ابواب معارف و کلید خزائن کمالات و علوم است و مقدمه لازمه حتمیه سلوک انسانیت است.
پیامبر اکرم(ص) و تفکر
روایات ماجرای جالبی را از رسول خدا(ص) پیرامون تفکر آن حضرت در دل شب و ترنم آن حضرت، به آیات 190 تا 194 سوره آل عمران - که در صدر بحث تفکر گذشت - نقل میکنند به این مضمون که:
امام صادق (ع) میفرماید: بعد از نزول آیات یاد شده، سیره پیامبر اکرم(ص) این چنین بود که آن حضرت وقتی برای نماز شب از خواب بر میخواست به آسمان نگه میکرد و این آیات را تلاوت میفرمود: «ان فی خلق السموات والارض ...»، پس از آن وضو میگرفت و به نماز شب میایستاد، 4 رکعت از نماز شب را میخواند، دوباره میخوابید، پس از مدتی از خواب بر میخواست، به آسمان مینگریست و دوباره این آیات را میخواند: «ان فی خلق السموات والارض ... یتفکرون فی خلق السموات والارض» پس از آن وضو میگرفت و 4 رکعت دیگر از نماز شب را میخواند، بعداً میخوابید پس از مدتی برای بار سوم از خواب بر میخواست، به چهره زیبای آسمان خیره میشد و برای بار سوم همان آیات را تلاوت میفرمود، پس از آن که وضو میگرفت و بقیه نماز شب(شفع و وتر) را میخواند.
تفکر در روایات
مرحوم کلینی در اصول کافی نقل میکند: امام صادق(ع) فرمودند: بالاترین عبادت تفکر دائمی درباره خداوند و قدرت بیپایان اوست، معمّر ابن خلّاد میگوید: شنیدم امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع) میفرمودند: «نماز و روزه زیاد، عبادت نیست، بلکه عبادت، تفکر درباره خداوند متعال است». همچنین مرحوم کلینی از ربعی نقل میکند، امام صادق(ع) میفرمودند: تفکر انسان را به شناخت خوبیها و عمل به آنها میکشاند. مرحوم علامه شیخ بهاءالدین(بهایی) از امیرالمؤمنین(ع) نقل میکند، پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «کسی که خداوند متعال را بشناسد و او را تعظیم کند، دهانش را از سخن (بیفایده) حفظ میکند و شکمش را از غذا (پرخوری) نگه میدارد و رنج روزه و نماز را بر خویش هموار میکند»، عدهای پرسیدند: ای رسول خدا (ص) آیا اینان اولیای الهیاند؟ آن حضرت(ص) در پاسخ فرمودند: «اولیای خدا کسانیاند که ساکتاند، اما سکوتشان تفکر است و سخن میگویند اما سخن گفتنشان ذکر و یاد خداست، نگاه میکنند و نگاهشان عبرت است میگویند و گفتنشان حکمت است، راه رفتنشان در میان مردم سبب برکت است و اگر نبود اجلهایی که خدا برایشان مقدر فرموده بود از خوف عذاب و شوق ثواب، روحشان در بدنشان نمیگنجید
در اندیشه اسلامی، همواره علم و علم آموزی با تهذیب و دینداری همراه بوده است و این، حکایت از تقدس فرایند تعلیم و تربیت دارد. تأکید مکرر قرآن بر تهذیب و تعلیم، دو رسالت بزرگ پیامبران، الگوی روشنی را فر ا روی کسانی می نهد که گام در راه پیامبرا ن می گذارند و رسالت آموزش و راهبری را بر دوش می کشند.
در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران نیز که بر آموزه های دینی ابتناء یافته است، معلم، مربی و استاد از شأن و منزلتی ویژه برخوردارند. استاد علاوه بر انتقال دا نش، در شکل دهی به شخصیت آموزندگان علم نیز مؤثر است. او کارگزار فضیلت بخشی که خود مقدمه بینش و شناخت می باشد، محسوب می گردد. چنین شناختی مانع از بکارگیری علم در مقاصد غیر الهی می شود.
از سوی دیگر نیز بر آموزنده علم فرض است که در کنار هر گام برای تحصیل علم، یک گام هم برای تحصیل اخلاق و تهذیب بردارد. (صحیفه امام،ج 2،ص 37)
«دانشگاه مرکز سعادت و در مقابل، شقاوت یک ملت است. از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین شود . دانشگاه خوب یک ملت را سعادتمند می کند و دانشگاه غیر اسلامی، دانشگاه بد یک ملت را به عقب می زند.» (همان، ج 8، ص61)
اول: انسان سازی
قدر مسلم دانشگاه در کنار خانه و مدرسه، به عنوان مهد تر بیتی می توان متصور شد که محصولات آن به سبب پیوند وثیق با بخش های مختلف کشور باید از قابلیتی منحصر به فرد برخوردار باشد. ما انسان دانشگاهی می خواهیم، نه معلم و دانشجو. بنا به تعبیر امام خمینی: «دانشگاه باید انسان ایجاد کند و انسان بیرون بدهد از خودش .... انسان حاضر نمی شود که کشور خودش را تسلیم کند به غیر. انسان حاضر نمی شود که تحت ذلت برود و اسارت. آنها هم از انسان می ترسند. (همان، ج 13، ص 417)
اساتید دانشگاه و انسان سازی
حضرت امام ابتدا با خاطرنشان نمودن جایگاه مهم اساتید دانشگاه، به تبیین و تشریح وظایف آنان می پردازند. از منظر ایشان اساتید باید سایه انبیاء باشند و متناسب با آن مسئولیت نیز زیاد می گردد. مهمترین مسئولیت اساتید نیز انسان سازی است. (همان،ج 14 ،ص 292)
امام خمینی در جای دیگر می فرمایند:
«روحانیون با دانشگاهی یک مسیر دارند و مسئولیت این دو طایفه از همه طوایف دیگر بیشتر است. برای اینکه اگر چنانچه به شرایط عمل بشود انسان درست می شود» (همان، ج 7،ص 467)
با توجه به تعابیر فوق، انسان سازی را می توان مهمترین رسالت اساتید فرض کرد. اما به منظور تحقق این امر نیاز به برداشتن گام های دیگر به اقتضای فضا و شرایط موجود هستیم. انقلاب اسلامی ایران در شرایطی به پیروزی دست یافت که مردم جامعه اسیر و گرفتار عادات و خلق و خوی دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی بودند. لذا در بادی امر، اصلاح فکری جوانان و به ویژه دانشجویان ضروری می نمود. حضرت امام در اوایل پیروزی انقلاب در جمع وزیر و مسئولان وزارت بهداری و بهزیستی می فرمایند:
«ما الان جمعیتی هستیم که از حبس بیرون آمدیم، از آن حبس های طول پنجاه سال. حالا ما بیرون آمدیم .... لکن از این حبس که بیرون آمدیم، باز یک گرفتار ی های زیاد دیگری داریم که در رأس همه گرفتار ی ها، همین گرفتاری فکری است ... این را باید اساتید دانشگاه، معلمین - آموزگارها- این را باید بچ ههای ما را از این انگل بودن و از این افکار بیرون بیاورند. (همان، ج 11، ص 181)
در رشد و توسعه آتی کشور هم «از بین بردن گرفتاری فکری» اصلاح فکری و به تعبیر امام مؤثر است. چرا که وابستگی فکری روشنفکران جامعه منجر به وابستگی کشور در حوزه عملی نیز می گردد. چنانکه تاریخ نیز شاهد بوده است، روشنفکران غرب زده نقش حلقه واسط میان استعمار و استبداد را بازی کرده اند. ملکم خان ها، تقی زاده ها و فروغی ها همواره توجیه گر حکومت استبدادی و حافظ منافع بیگانگان بوده اند. (علیجانی، ص 124)
در کنار این امر محیط های آموزشی نیز باید مصون از فساد و آلودگی باشند تا نهالی که بناست در آینده تبدیل به درختی ت نومند و پربار گردد و از ثمره آن، اعضای جامعه بهره مند شوند، از بستر رشد و بالندگی برخوردار گردد. امام خمینی بر این نکته تصریح دارند که:
«بر اساتید و معلمان متعهد است که با تمام توان و قدرت، در شناسایی عوامل فساد کوشش کنند و محیط های آموزشی و پرورشی را از لوث وجود آنان پاک نمایند.» (صحیفه امام،ج 15، ص 244)
بی شک با پیمودن مسیر یعنی توجه و التفات به جایگاه اساتید دانشگاه در تربیت دانشجو، اصلاح فکری و بازسازی محیط های آموزشی، افرادی متعهد و متخصص به جامعه تقدیم می گردد. در این راستا می توان به این فراز از سخنان بنیان گذار انقلاب اسلامی اکتفا کرد که:
«امیدوارم با کوشش اساتید و معلمین، وضع به صورتی درآید که فردی که دوره درسی اش تمام شد، فردی متعهد بارآمده، فردی که بداند برای کشورش خدمت کند و کاری به رضایت کشورهای بیگانه نداشته باشد» (صحیفه امام،ج 19 ،ص 222)
اساتید دانشگاه و قطع وابستگی و استقلال کشور
اصلاح فرهنگ و استقلال فرهنگی از دید بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حرکتی بنیادی و اساسی محسوب می شود. ایشان در این باره تأکید می کنند که:
«ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان اگر بخواهند از دام های شیطنت آمیز قدرت های بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند، چاره ای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند، و این میسر نیست جز با دست اساتید و معلمان متعهدی که در دبستانها تا دانشگا هها راه یافته اند.» (صحیفه امام، ج 15، ص 445)
امام خمینی طی پیامی به مناسبت بازگشایی مدارس و دانشگاه ها خطاب به اساتید، دانشجویان و دانش آموزان می فرمایند:
«بزرگترین فاجعه برای ملت ما این وابستگی فکری است که گمان می کنند همه چیز از غرب است و ما در همه ابعاد فقیر هستیم و باید از خ ارج وارد کنیم. شما استادان و فرهنگیان و دانشجویان دانشگاه ها و دانشسراها و نویسندگان و روشنفکران و دانشمندان معظم باید کوشش کنید و مغزها را از این وابستگی فکری شستشو دهید و با این خدمت بزرگ و ارزنده، ملت و کشورخود را نجات دهید.» (همان، ج 10، ص 79)
در ادامه مسیر، اساتید موظفند فضای یأس و ناامیدی در دانشگاه ها را از بین ببرند و با ایجاد فضایی پرنشاط، چشم انداز مناسبی را برای ایفای نقش مستقل دانشجویان ترسیم نمایند.
امروز بر دانشمندان بزرگ و مبلغان اسلامی واجب است هرچه سریع تر به این امر حیاتی اقدام کرده، ناامیدی را از دل های خود و از دل های طلاب و دانشجویان و ... دور کنند و بدانند که ناامیدی، سرچشمه سستی و مانع اصلی رسیدن به حق است.» (کتاب البیع، ص 56)
در تکمیل این اقدام، اساتید باید به ایجاد خودباوری در دانشجویان همت گمارند:
«شماهایی که در دانشگاه هستید و دانشمند هستید و متفکر هستید، این جوان های ما را یکجوری بار بیاورید که خودشان بفهمند که خودشان یک چیزی اند.» (همان، ج 12، ص 25)
در واقع موارد مذکور را در راستای نیل به استقلال فکری دانشجویان باید تصور کرد و این خود زمینه را برای قطع وابستگی و استقلال کشور فراهم خواه د آورد. البته حضرت امام این استقلال فکری و تعهد را در کنار تخصص مد نظر قرار می دهند:
ما می خواهیم که اگر بیماری پیدا شد، اینطور نباشد که بگویند حتماً بروید به انگلستان، حتماً بروید به آمریکا. ما می خواهیم که همانطوری که یک آمریکایی اگر مریض شد به ایران نمی آید و یک انگلیسی اگر مریض شد به ایران نمی آید، یک ایرانی هم اگر مریض شد، جای دیگر نرود. ما یک همچون تخصصی می خواهیم که جوری بار بیاورد کشور را و جوان هایی که در رأس امور کشور هستند که این مغزهایشان وابسته نباشد و فکری جز اسلام و ایران در سرشان نباشد.» (همان، ج 14، ص 360)
اساتید و حفظ و تداوم انقلاب اسلامی
حضرت امام خمینی، مسئولیت اساتید دانشگاه در قبال حفظ دین و کشور را اینگونه بیان می کنند:
«اگر علاقه دارید به اینکه کشور شما، دین شما محفوظ بماند، این محفوظیت کلیدش دست شماست.» (همان، ج10، ص 439)
امام(س) از اساتید دانشگاه می خواهند که از طریق هدایت دانشجویان و تربیت صحیح آنان یاری گر نهضت اسلامی باشند:
«امیدوارم که جوا ن های ما، اساتید ما، اساتی د دانشگاه ما و ... متوجه بشوند که غفلت ها شده است... باید دست به دست هم بدهیم، نویسنده کمک کند به این نهضت، گوینده کمک کند به این نهضت.» (همان، ج 10، ص 439)
بر این مبنا، حفظ و تداوم انقلاب اسلامی منوط به حضور مؤثر و متعهدانه اساتید در دانشگاه ها است.
«اساتید بدانند که اگر دانشگاه را بسازند، کشورشان را بیمه کرده اند تا آخر.» (همان، ج 12، ص 509)